کد مطلب:315572 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:159

سخن سست
ازخنده آورترین و ناحق ترین سخنان، گفتار «ابن اثیر» است كه: «عباس به



[ صفحه 222]



برادران خود گفت: پیش بروید تا از شما ارث ببرم؛ زیرا شما فرزندی ندارید!!».

این سخن را گفته اند تا از اهمیت این نادره ی اسلام و این مایه ی افتخار مسلمانان بكاهند.

آیا ممكن است مایه ی سرافرازی بنی هاشم در آن ساعات هولناك كه مرگ در یك قدمی او بود و برادرش در محاصره ی گرگان اموی قرار داشت و یاری می خواست و كسی به یاریش نمی آمد و مویه ی بانوان حرم رسالت را می شنید، به مسایل مادی بیندیشد؟! در حقیقت حضرت عباس در آن لحظات به یك چیز می اندیشید و بس؛ ادای وظیفه و شهادت در راه سبط پیامبرهمان راهی كه اهل بیت او پیمودند.

علاوه بر آن، ام البنین مادر این بزرگواران زنده بود و اگر قرار بود ارثی تقسیم شود، او بود كه ارث می برد؛ زیرا در طبقه ی اول میراث بران قرار داشت.

وانگهی، پدرشان امیرالمؤمنین هنگام وفات نه زری بجا گذاشت و نه سیمی، پس فرزندان امام از كجا دارایی به هم زده بودند؟!

به احتمال قوی عبارت حضرت عباس چنین بوده است:

«تا انتقام خون شما را بگیرم» [1] ، ولی سخنان حضرت تصحیف یا تحریف شده است.


[1] عبارت ابن اثير چنين است: «حتي ارثكم». احتمال مؤلف چنين است: «حتي اثأركم» - (م).